گفتند و شنیدید به تدبیرو امیدی///در سایه تهدید،چرا گفت و شنیدی؟
رفتند شبانگاه به مهمانی دزدان///آنان که در این خانه نجُستند کلیدی
با گردن کج،تا به کِی اینگونه نشستن؟///تا پول سیاهی بدهد کاخ سفیدی
باران فراوانی از این ابر،نبارد///جز آنکه دل خلق بسوزد به اسیدی
در کرب و بلا،بی طرفان،بی شرفان اند///تاریخ همان است ،حسینی و یزیدی
هرگز ندهد تن به نظربازی دشمن///خاکی که درآمیخته با خون شهیدی
ما آینه هاییم ،شکستن هنرماست///با ماست هرآیینه شهیدان جدیدی
میلاد عرفان پور
:: موضوعات مرتبط:
سیاسی ,
,
:: برچسبها:
شعرسیاسی ,
شعرمیلاد عرفان پور ,
,